بسم الله الرحمن الرحيم
آيا زنده بودن شهدا ربطي به شنوايي آنان از اين دنيا دارد؟
نمیدونم با وبلاگ قرآن هدایتگر است و نویسنده آن آشنا هستید یا نه اما در قالب تبلیغات لینک یک متن برایم ارسال شد الان ، که بد ندیدم من هم همین الان بهش پاسخ بدم
امروز بلاخره در اين پست مي خواهم در مورد آيه 169 سوره آل عمران که به آيه "شهدا زنده اند" معروف است و همينطور حديثي از رسول الله که به اعتقاد گمراهان رسول در جنگ بدر مرده ها را صدا زده و اعتقاد داشته است که مردگان از اين دنيا مي شنوند، بحث کنم.
گمراهان مي گويند: الله در اين آيه فرموده شهدا زنده اند و ما معتقديم علي شهيد شده است، پس علي حي است و ميت نيست و مي تواند صداي ما را بشنود. اين در حالي است که خدا در اين آيه صرفا فرموده: به شهدا ميت نگوييد و الله هرگز نفرموده که ميت ها مي شنوند. بلکه گمراهان استدلال مي کنند که چون شهدا زنده اند پس از اين دنيا مي شنوند!
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ? بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
و كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار، بلكه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند
سوره آل عمران آيه 169
در جواب گمراهان بايد گفت؛ اگر فکر مي کنيد که وقتي مي گويم ميت ها از اين دنيا نمي شنوند خلاف اين آيه اعتقاد دارم، سخت در اشتباه هستيد و بلکه اين شماييد که قايل به اين شده ابد قرآن تضاد دارد! بله من با اين گفته که ميت ها نمي شنوند خلاف اين آيه اعتقاد ندارم بلکه اين شماييد که وقتي مي گوييد ميت ها مي شنوند خلاف قرآن اعتقاد داريد. اين را توجه داشته باشيد که الله نفرموده ميت ها مي شنوند بلکه فرموده آنها زنده اند و شنوايي ميت ها را شما استدلال کرده ايد و ما در اين پست و پست هاي آينده به رد اين استدلال مي پردازيم.
قرآن در چند جا فرموده که مرده ها نمي شنوند، خب من هم همين را مي گويم
مثلا يک مورد آن سوره نمل آيه 80
مسلّماً تو نميتواني سخنت را به گوش مردگان برساني، و نميتواني کران را هنگامي که روي برميگردانند و پشت ميکنند فراخواني!
اين آيه دو قسم دارد. قسمت اول آيه رسول نمي تواند صداي خود را به گوش ميت ها برساند به قسمت قسمت دوم تشبيه شده است. يعني مردگان مانند کراني هستند که پشت کرده اند صداي ما را نمي شنوند. اگر مردگان مي شنيدند در اين صورت به کراني که پشت کرده اند تشبيه نمي شدند!!! و همينطور در سوره فاطر آيه 22 و...
نه تنها مي گويم شهدا زنده اند، بلکه کل انسان هايي که تا قبل از اين مرده اند نيز، زنده اند! کجا زنده اند؟ اين مهم است، جواب اين است: نزد پروردگارشان! برويد آيه را دوباره با دقت بخوانيد، آن ها نزد پروردگارشان زنده اند. اين زنده بودن "عند ربهم" هرگز مخالف اعتقاد به ناشنوايي ميت ها از اين دنيا نيست؛ بلکه برعکس در تضاد با اعتقاد کسايي است که مي گويند ميت ها شنوا هستند. ميدانيد چرا؟ جوابش فقط با کمي دقت مشخص مي شود بقدري واضح است که نه حديث و نه تفسير لازم نيست.
خدا در آيه 42 سوره زمر مي فرمايد
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض ميکند، و ارواحي را که نمردهاند نيز به هنگام خواب ميگيرد؛ سپس ارواح کساني که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه ميدارد و ارواح ديگري را (که بايد زنده بمانند) بازميگرداند تا سرآمدي معيّن؛ در اين امر نشانههاي روشني است براي کساني که انديشه ميکنند
برادران و خواهران، روح هرگز نمي ميرد، چه روح ما که در دنيا زنده ايم و مي خوابيم و روحمان که طبق اين آيه نزد الله ميرود، و چه روح کسايي که از اين دنيا وفات ميابند و روحشان نزد خدا ميرود. روح خواب رفته ها و وفات يافته ها، هردو نزد خداست و هردو نزد پروردگارشان زنده هستند
وقتي مي گويم "مرده از اين دنيا نمي شنود" اين هيچ تضادي با زنده بودن روح نزد خدا ندارد. به اين دليل که اساسا زنده بودن روح هيچ ارتباطي به شنيدنش از اين دنيا ندارد، تعقل کنيد! روح که هميشه زنده است! چه روح ما که خواب مي رويم و چه روح ميت ها که نزد خدا هستند. روح معدوم مي شود نه ميت. اين جسم است که ميت مي شود.
اگر قرار بود روح کسي که ميت شده و نزد خدا زنده است از اين دنيا بشنود، خب طبق اين استدلال شما بايد وقتي خواب هستيم، بتواتيم مثلا دزدي را که به خانه مان آمده ببينيم يا صداي کسي را وقتي با ما صحبت مي کند بشنويم!
خب از عقل و منطق خود سوال کنيد. خدا مي فرمايد وقتي مي خوابيد روح شما را به سوي خودم مي برم يعني همان جا که روح ميت ها هست، آيا در وقت خواب که روحتان نزد پروردگارتان است، امتحان کنيد، اگر مادرتان براي آزمايش هم که شده تا صبح با شما صحبت کند و شما خواب باشيد، آيا شما چيزي مي شنويد؟ آيا اگر صبح مادرتان از شما مساله را جويا شود شما مي توانيد به او پاسخي بدهيد؟ چيزي شنيده ايد؟ خب پس چرا تعقل نمي کنيد؟ روشن است که وقتي خواب هستيم چيزي از اين دنيا نمي شنويم و اگر کسي خلاف اين بگويد که در خواب مي شنويم متضاد حرف زده است هم با قرآن و هم با عقل و منطق تضاد دارد
شما فقط وقتي شنوا مي شنويد که روح اجازه برگشت به جسم تان را بگيرد، براي همين است اگر کسي با شما صحبت کند تنها آخرين حرف او را بياد مي آوريد. چون اساسا بشر وقتي از اين دنيا مي شنود و آگاه است که روح و جسم با هم در ارتباط باشند. کل زماني که روح نزد الله است شما هيچ نمي شنويد و بعد از آن که خدا اذن بازگشت به جسم را داد، آنوقت شما فقط کلام آخري را مي شنويد که با شما گفته اند.
روح همه، هم علي هم محمد و... الان نزد پروردگارشان زنده است و از نعمت هايي که خدا به آنها ارزاني داده خوشحال اند، جسم محمد و علي و... نيز الان خاک است. خدا فقط در قيامت است به روح آن هايي که ميت شده اند اذن مي دهد که به جسم برگردد. عزيزان جسم ماده است هر ماده اي مستلزم آن است که مکاني داشته باشد، يک ماده در يک زمان دو جا نيست. اگر روح به جسم برگردد طبق آيات قرآن آن جسم زنده مي شود. اگر آن جسم زنده شود فقط در آن صورت است که مي تواند از اين دنيا آگاه شود. شنوايي از اين دنيا فقط با ارتباط جسم و روح ممکن است. اگر ارتباط اين دو قطع شود نه جسم از اين دنيا مي شنود و نه روح از اين دنيا مي شنود
روح زنده ما وقتي خوابيم نزد خداست
روح زنده کسايي هم که وفات يافته اند نزد خداست
به همان دليل که وقتي خوابيم چيزي از اين دنيا نمي بينيم و نمي شنويم
به همان دليل نيز، وفات يافته ها اين دنيا را نمي بينند و نمي شنوند
روح فرعون، روح نمرود، روح ابن ملجم، روح محمد و... روح همه الان زنده است، نزد پروردگارشان زنده است. بعضي طبق آيات قرآن از نعمت ها خوشحال اند و برخي عذاب مي بينند.
حالا بپردازيم به حديث
کتاب صحيح بخاري، شماره حديث: 3747
(حديث مرفوع) حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْحِ بْنِ سُلَيْمَانَ ، عَنْ مُوسَى بْنِ عُقْبَةَ ، عَنْ ابْنِ شِهَابٍ ، قَالَ : " هَذِهِ مَغَازِي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " , فَذَكَرَ الْحَدِيثَ ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُوَ يُلْقِيهِمْ : " هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَكُمْ رَبُّكُمْ حَقًّا " ، قَالَ : مُوسَى ، قَالَ نَافِعٌ : قَالَ عَبْدُ اللَّهِ : قَالَ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ : يَا رَسُولَ اللَّهِ تُنَادِي نَاسًا أَمْوَاتًا ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَا قُلْتُ مِنْهُمْ " ، قَالَ أَبُو عَبْد اللَّهِ : " فَجَمِيعُ مَنْ شَهِدَ بَدْرًا مِنْ قُرَيْشٍ مِمَّنْ ضُرِبَ لَهُ بِسَهْمِهِ أَحَدٌ وَثَمَانُونَ رَجُلًا , وَكَانَ عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَيْرِ ، يَقُولُ : قَالَ الزُّبَيْرُ : قُسِمَتْ سُهْمَانُهُمْ فَكَانُوا مِائَةً وَاللَّهُ أَعْلَمُ " .
رسول در اين حديث فرموده: شما شنواتر از آنها به آن چه به آن ها مي گويم، نيستيد
اين استناد گمراهان است، براي اين که توجيهي پيدا کنند براي آيه آل عمران و حرف خود را درواقع با روايت به آيه بچسبانند! اين حديث تا اينجا، کاملا برخلاف آيه هاي 80 سوره نمل و 22 سوره فاطر است، اگر اينطور باشد در کلام الله تضاد پيش آمده و دست آويزي براي رد قرآن توسط اسلام ستيزان مي شود ولي جالب است ذات رياکارانه شان، هرگز به آن ها اجازه نمي دهد که ادامه اين حديث را بخوانند و در همه جا اين حديث را تا اينجا ذکر مي کنند از پدر بزرگ هايشان تا همين جا مي شنوند، در کتاب هايشان تا همين جا مي نويسند. ولي توجه داشته باشيد، اين حديث ادامه دارد!!! اگر اين حديث در اينجا تمام بشود، کاملا خلاف قرآن است! ولي اين حديث اهل سنت است و اين پايان حديث نيست!
چون خدا به رسول در قرآن فرموده، تو هرگز نمي تواني مردگان و کساني که در گورها هستند را شنوا کني، يعني مردگان شنوا نيستند و يکي با قدرتي لازم است تا آنها را شنوا کند و اين قدرت فقط خداست. پس مردگان شنوا نيستند. پس يعني رسول اين را نمي دانسته و قرآني که بر او نازل مي شده را فراموش مي کرده است؟!!! و اگر مي دانسته مردگان نمي شنوند پس چرا با وجود اين، چنين حرفي فرموده است، منظور رسول الله از اين حرف چه بوده است؟!!!
طبق آيه زير قدرت شنوا کردن مردگان فقط در دست خداست
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ? إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ ? وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ
و زندگان و مردگان برابر نيستند. خدا هر كه را خواهد مىشنواند. و تو نمىتوانى سخن خود را به مردگانى كه در گور خفتهاند بشنوانى.(35:22)
سوره فاطر آيه 22
تمام دعوت وبلاگ "قرآن هدايتگر است" همان طور که در پست "هدف از دعوت وبلاگ قرآن هدايتگر است" نوشته شده است،در همين آيه 22 سوره فاطر خلاصه مي شود؛عزيزان! الله بيهوده نفرموده که او شنوا و بيناست، مي دانيم که صفات الله يعني همين شنوايي و بينايي مطلق هستند و کسي مثل آنها را ندارد و اگر کسي صفات الله را براي کس ديگري قايل شود مشرک است. از طرفي مي دانيم که همه موجودات زنده و بندگان الله، هم شنوا هستند و هم بينا هستند. اما نکته اين جاست که هيچ کس مانند الله در يک لحظه هرگز همه چيز را نمي شنود. جز خدا کسي نمي تواند ميليون ها نفر را که در يک زمان او را مي خوانند، ببيند و بشنود.
بياييد ادامه حديث را در حديث شماره 4724 در کتاب مسند أحمد بن حنبل يا در همانکتاب صحيح بخاري حديث شماره 1288 بخوانيم
(حديث مرفوع) حَدَّثَنَا يَزِيدُ ، أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ يَعْنِي ابْنَ عَمْرٍو ، عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَاطِبٍ أَنَّهُ حَدَّثَهُمْ ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ : وَقَفَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى الْقَلِيبِ يَوْمَ بَدْرٍ ، فَقَالَ : " يَا فُلَانُ يَا فُلَانُ ، هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَكُمْ رَبُّكُمْ حَقًّا ؟ أَمَا وَاللَّهِ إِنَّهُمْ الْآنَ لَيَسْمَعُونَ كَلَامِي " ، قَالَ يَحْيَى : فَقَالَتْ عَائِشَةُ : غَفَرَ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ ، إِنَّهُ وَهِلَ ، إِنَّمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " وَاللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعْلَمُونَ الْآنَ أَنَّ الَّذِي كُنْتُ أَقُولُ لَهُمْ حَقُّ ، وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ : إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى سورة النمل آية 80 وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ سورة فاطر آية 22 .
اين احاديث، حديث هاي مرفوع بودند و نزد اهل سنت صحيح هستند
تعريف حديث مَرفُوع: آن است که به رسول خدا نسبت داده شود، از گفتار يا کردار يا اعمالي که به حضور مبارک انجام شده و يا صفتي، سند آن متصل باشد يا منقطع يکسان است.
ام المومنين عايشه در اين حديث که ادامه و تکميل کننده حديث بالا بود فرمودند: خدا از ابي عبدالرحمن ببخشايد، درست است که رسول الله اين را فرموده اند، ولي او اشتباه فکر مي کرده که رسول الله منظورش آن بوده است، چون اگر منظور رسول الله اينطور باشد که عبدالرحمن مي گويد، رسول خدا بر خلاف آيه فاطر و نمل سخن گفته است، بلکه رسول خدا منظورش اين بوده و فرموده: الان اين مشرکان کشته شده جنگ بدر، به يقين حرف هايي که در زمان حيات شان به آن ها مي گفتم و دعوت شان مي کردم، به يقين آن حرف هايم رسيدند، فهميدند حرفايي که من به آن ها ميزدم حق بود، بلکه حتي از الان شما نيز بهتر يقين پيدا کرده اند چرا که آن ها در حال حاضر فرشتگان را که بر پشت شان ميزنند، مي بينند و آگاه شدند، ولي شما هنوز چيز هايي که آن ها ديده اند، نمي بينيد و هنوز بر شما غيب مانده است و شما به اندازه آنان حرف هاي من را مطمين نيستيد. آن ها وعده هاي الله را همين الان از شما بهتر مي بينند، يعني آن ها به "علم اليقين" و به "عين اليقين" رسيده اند و شما اينطور نيستيد.
خب! اين دو برداشت کاملا متفاوت بود، از دو صحابه بزرگوار، يکي عبدالرحمن و ديگري ام المومنين عايشه، بايد ديد کدام برداشت صحيح و مطابق قرآن است، مسلما هر حديثي که در تضاد با قرآن باشد، باطل است و پر واضح که حديث مورد استناد گمراهان تا آنجا، کاملا برخلاف قرآن است! ولي ادامه حديث و برداشتي که ام المومنين عايشه داشته اند، کاملا موافق قرآن است. اگر برداشت ام المومنين عايشه نبود، الان اين حديث نزد اهل سنت مردود و باطل مي بود چون کاملا برخلاف قرآن است. درستش هم همين است که احاديث متضاد با قرآن را باطل بدانيم، چون قرآن حجت است و الله قول حفاظت از قرآن را داده است
من احساس مي کنم که تنفر گمراهان نسبت به ام المومنين، بر ميگردد به همين حديث هاي نقل شده از ايشان، چون اساس مذهب آن ها با همين احاديث باطل شده است. خدا به صورت واضح فرموده که مردگان نمي شنوند. ديگر بايد به چه صورت مي گفت تا شما باور کنيد؟ آيا بايد خدا خود بيايد و حضورا به دست تک تک شما نامه دهد يا سخن بگويد؟
مگر انتظار آنان غير از اين است كه خدا و فرشتگان، در [زير] سايبانهايى از ابر سپيد به سوى آنان بيايند و كار يكسره شود؟ و كارها به سوى خدا بازگردانده مىشود
سوره بقره آيه 210
توجه: با اينکه اين پست کامل هست ولي ممکن است در آينده ويرايش شود
آدرس مطلبی که عینا اینجا کپی شده :
http://i-am-moamen2.loxblog.com/post/13
***************************
اول باید از شما پرسید که شما از قرآن چرا استفاده ابزاری جهت دار میکنید ؟
بله قرآن ابزار است اما ابزار هدایت انسان ها نه ابزار رسیدن به خواسته های
نفسانی انسان ها در مباحث فلسفی خود هدایت نوعی خواسته
و میل درونی است به شرط آن که به سمت کمال باشد نه زوال
بگذریم پاسخ شما
باید گفت که قرآن سرشار از مفاهیم عمقیق است و حتی نگاه سطحی به قرآن هم اگر داشته باشیم باید قدرت فهم قرآن را داشته باشیم و این موهبتی است الهی برای نسل آدم (ص).
اشاره ای به داستان های پیامبران که در قرآن آمده و یاران برخی پیامبران از ایشان میخواستند تا از سرنوشت بعضی انسان یا حتی گاهی اوقات طعم مرگ آگاه شوند مردگان را زنده کنند به اذن الهی ، و انان نیز دست به دعا به درگاه خداوند برداشته و از خدای خویش زنده شدن مردگان را می خواستند و خداوند به ایشان می فرمود :
ای پیامبر من به سر هر قبر که میخواهی برو و بگو بلند شو تا او زنده شود
نمونه این مسائل را میتوان در میان قوم حضرت عیسی و اصحاب ایشان یا حضرت موسی و قوم اصحاب ایشان فراوان دید و شنید که در قرآن کریم نیز به برخی از آن ها اشاراتی شده .
حالا سوال :
چرا خداوند نگفت که ای پیامبر من به سر هر قبر که میخواهی برو تا من به او بگویم بلند شو زنده شو ؟؟؟!!!
باز هم کاری به جواب این سوال نداریم
در میان اهل سنت و تشیع هر یک آداب و رسوماتی داریم که اغلب مشترک هستند مثل قرآن خواندن و نمازگزاردن برای میت و هدیه آن به روح شخص متوفی .
و حدیث و آیه فراوان داریم در این خصوص و کلامی که خداوند درهنگام رسیدن این هدایا از سوی افراد به عرش الهی به متوفی چه میگوید !!!
فهم این مطالب بیان شده با توجه به سادگی بیان برای هر شخصی که ابتدایی ترین سطح مطالعه را هم داشته بسیار آسان است .
ادامه مطلب :
شنوا و مرده بودن افراد موضوعی است بسیار ساده خداوند خودش می فرماید اگر گناه نکنید و روزه دار باشد اعضاء و جوارح شما یعنی با جسم و روح خود ( فکر و تخیل ) گناه نکنید پرده اسرار از چشم شما می اندازم یعنی آن چه که یک انسان معمولی نمی شنود شما می شنوی ان چه یک انسان معمولی نمی بیند شما می بینی ان چه یک انسان معمولی نمی تواند انجام دهد شما می توانی انجام بدهی . خداوند خودش می گوید تو از من خدا اطاعت کن تا دنیا را به اطاعت از تو در آورم .
بسیار افرادی هستند که خداوند آن ها را به حال خودشان واگذار کرده به واسطه گناه فراوان که کرده اند . این ها به واقع مردگان متحرک هستند . از فهم و درک و دیدن و شنیدن ساده ترین مطالب عاجز هستند . میخورن می بینند میشنون اما این ها همه ظاهری است چون باطن ندارن یعنی روحشان سیاه شده و برده های شیطان شده اند.
مصداق آیه 80 سوره نمل فکر نمیکنید همین افراد باشند ؟؟؟
فکر نمی کنید مصداق آیه 22 سوره فاطر شما همین افراد باشند؟؟؟
********************
تازه اصلا بازم کاری به کتب صحاح سته و احادیثی که میتونم بابت حرفام بهشون استناد کنم
بازم ندارم !!!
************************************
بحث خواب و مثال مادرانه ای که زده ای رو نقد میکنم در علوم طبیعی یا همون پزشکی یه بحث اثبات شده ای داریم تحت عناوین ادراک محیطی بیمار یا حتی یک شخص سالم که وقتی در خواب هست یا در کما هست باهش حرف بزنی میفهمه و مغزش از خودش واکنش نشون میده و این مثال شما بابت این موضوع کاملا بیجا و اشتباه است !!!حتی فرد میتونه به همین شیوه در خواب آموزش ببینه !!! و یادگیری داشته باشه !!!
نمیدونم مطالعه دارید شما یا نه اما خیلی از افراد زنده هم هستن که گفتم نمیفهمن میخورن می پوشن راه میرن نگاه میکنن اما انگار زنده نیستن این ها مثال همون مردگان متحرک هستن قرآن بخونی نصیحت کنی پند بگی فایده نداره قصی القلب شدن قابل درک نیست خیلی حرف ها براشون .
شما مباحث متعدد مثل هدایت پذیری رو با نگاهی سطحی به مطالب دیدی و با هم قاطی کردی .
زنده بودن باید گفت که همه انسان ها زنده هستند پس از مرگ و این مخصوص شهید نیست اما جایگاهی که شهید نزد خداوند داره بقیه افراد ندارن این جایگاه مخصوص شهیده .
بدانید :
هرکس از این دنیا به اندازه فهم خودش برداشت میکنه !!!
این متن در آینده تکمیل خواهد شد !!!