برخی زوجین علاوه بر بیتفاوتی همسر باز هم به وی وفادار میمانند و سعی میکنند به زندگی خود پایبند باشند و از پاشیده شدن کانون خانوادهشان پیشگیری میکنند چه عواملی مانع خیانت این افراد به یکدیگر میشود؟
همیشه وقتی صحبت از خیانت و بیوفایی میشد، باورم نمیشد کسی در سلامت کامل روان بخواهد زندگیاش را به حراج بگذارد. هیچگاه باور نمیکردم روزی قربانی تلخ یک کنجکاوی مسخره شوم و بخواهم با دستان خودم زندگی ۷ سالهای را که زحمت زیادی برایش کشیده بودم ویران کنم. زندگی خوبی داشتم، همه غبطه زندگیام را میخوردند.
هرگز فکرش را هم نمیکردم با پاسخ دادن به یک پیام ناشناس این گونه زندگیام در معرض تاراج قرار بگیرد و آشیانهای را که چندین سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم ویران کنم.
زن جوان در حالی که فرزندش را سخت در آغوش میفشرد، در محوطه دادسرای شهرری گفت: میدانم که همسرم دیگر نمیتواند به من اعتماد کند، اما من فقط قربانی یک کنجکاوی احمقانه شدم و الان کارم به اینجا کشیده و زندگیام در حال متلاشی شدن است.
با بدنیا آمدن پسرم از شغلم استعفا دادم و بخاطر حفظ کانون خانواده سخت مشغول بچه داری و خانه داری بودم. دو ماه قبل زمانی که مشغول آشپزی بودم پیامکی برایم ارسال شد با عنوان اینکه «خیلی وقته خبری ازت نیست.» غافلگیر شدم.
شماره تلفن فرستنده پیام کاملاً برایم ناآشنا بود. تردید داشتم که به آن پیام پاسخ بدهم یا نه؟! در همین افکار سیر میکردم که فکر کردم شاید یک دوست قدیمی است و بخاطر کنجکاوی پاسخ پیام را دادم.
همان جرقه و پاسخ کوتاه تبدیل به آتشی شد که شعلههای آن تمام زندگیام را سوزاند. حالا دیگر میدانستم آن ناشناس یکی از آقایان همکار گذشتهام است. این گوشی به دست گرفتنها و ارتباطها، همسرم را مشکوک کرده بود. ظهر یک روز جمعه همسرم وقتی گوشی موبایلم را به بهانه دانلود بازی برداشته بود با پیامهایی در تلگرام مواجه میشود که نتیجهاش از هم پاشیدن زندگیام است.
ساعتهای زیادی که در خانه بیکار میشدم پاسخ به این پیامها سرگرمی جالبی بود و اوقاتم را پر میکرد. پیامها و لطایف خنده دار فرستاده میشد و خیلی مسخره بود که تمام آن روزها فکر میکردم ارتباط من فراتر از این گوشی نیست، پس چیزی زندگیام را تهدید نمیکند!
همسرم را به شدت دوست دارم و خیلی نگران آینده پسرم هستم. میدانم این نتیجه آتشی است که خودم آن را شعله ور کردم، اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شدهام و خودم به اشتباهم اقرار میکنم.
در آن سوتر دادسرای شهر ری، زن جوان و شیک پوشی که صورت غمباری داشت وقتی به ماهیت گزارش گیریام پی برد داوطلبانه علت مراجعهاش را اینگونه تعریف کرد: هفده سالم بود که روزی به همراه مادرم به شرکت پدرم رفتم. همان روز عاشق یکی از کارمندان پدرم شدم.
مهدی ۶ سال از من بزرگتر بود و تازه به استخدام آن شرکت در آمده بود. بعد از رفت و آمدهای بسیار هر دو سخت عاشق هم شدیم و با گریه و گذراندن روزهای سخت لج و لجبازی بالاخره توانستم رضایت پدرم و مادرم را جلب کنم تا با هم ازدواج کنیم.
مهدی بعد از ازدواجمان به عنوان رییس قسمت فروش شرکت مشغول بکار شد و برای امور کار مدام به سفرهای داخلی و خارجی میرفت. زندگی گرم و عاشقانه ایی داشتیم. دو سال بعد از ازدواجمان دخترم به دنیا آمد. دخترم بزرگ شده بود و مسئولیتم کمتر.
اما هر چه میگذشت متوجه بیتفاوتی همسرم به زندگی میشدم. غیبتهای طولانی، سردی رفتار و بیمحبتیاش سخت آزارم میداد و هر چه تلاش میکردم تا رابطهمان بهتر شود به بن بست میخوردم. تا اینکه از طریق یکی از دوستان متوجه خیانت شوهرم شدم.
ظاهراً زمان زیادی بوده که به اینکارش میپرداخته اما من همیشه بیحوصلگی او را به پای خستگی کاریاش میگذاشتم. مدتها در شوک فرو رفتم. زیرا باور نمیکردم که همسرم را که با درک یک فاصله طبقاتی فاحش و با روزها و شبها گریه برای رضایت خانوادهام به همسری او در آمدم اینقدر پست باشد که بتواند با احساساتم بازی کند. او لیاقت صداقت و محبتهای من را نداشت.
خیلی پشیمان هستم و هیچگاه شوهرم را نخواهم بخشید. او به علاقهام، به زندگی آرام، دخترمان و همه خوشیهایمان بدلیل هوسهای زودگذرش پشت کرد. در اجرای حکم طلاق هیچ گونه ادعای مالی نسبت به او ندارم و مهریهام ۵۰۰ سکه ایی خود را نیز خواهم بخشید. فقط نمیدانم سرنوشت دخترم چه خواهد شد.
در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خارج شدن از چارچوبهای اخلاقی و موازین ارزشی، به نحوی که فرد مرتکب، چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است دیگر قابل اعتماد نباشد.
این روزها شاید خیانت بیشتر نشده باشد اما شکل آن تغییر کرده است. به فرض مثال گاهی نبودن شوهر درکنار زن هم خیانت را رقم میزند. وقتی شوهر نباشد، زن رفته رفته، احساس خلأ عاطفی و فکری کرده و برای پر کردن این خلأ به سمت فردی میرود که پاسخ این حس او را بدهد. آمارها نشان میدهند مردان بیش از زنان در زندگی مشترک دچار خیانت میشوند و از سن ۲۸ تا ۵۰ سالگی بیشترین خیانتها از سوی مردان صورت میگیرد.
در برسی علل خیانت و راهکارهایی برای جلوگیری از آن گفتگویی با دکتر مرضیه مخبری، روانشناس و مدرس دانشگاه داشتیم.
«اساساً زنان ایرانی به دلیل حجب و حیایی که ریشه در فرهنگ جامعهشان دارد اگر با همسرشان سازگاری لازم را نداشته باشند یا نیازهای مختلفشان اعم از نیاز مادی، جنسی، عاطفی، روحی و… تأمین نشود تلاش میکنند تا سازگاریشان را بالا ببرند و با شرایطشان کنار بیایند. و زمانی که وضعیت زندگی اشان غیرقابل تحمل شد به طلاق به عنوان آخرین راه حل نگاه میکنند.»
«متأسفانه این فرهنگ غلط در جامعه ما جا افتاده که خیانت مردان قابل قبولتر از خیانت زنان است. اگر مردی خیانت کند، گفته میشود شیطنت کرده است اما در مورد زن میگویند مشکل اخلاقی دارد. و این ناهنجاری چه در دوران پیش از ازدواج و یا بعد از ازدواج وجود دارد. وفاداری ارزشی است که میتواند مانع خیانت شود اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.»
«امروزه مردان و زنان با توجه به اطلاعاتی که از رسانههای مختلف کسب کردهاند به خصوص برنامههای تلویزیونی ماهواره که بیشترین تمرکز اصلی اشان بر مقوله خیانت است موجب شدهاند تا زشتی و قبح خیانت در خانوادهها کمرنگ و یا بطور کل از بین برود. در گذشته با توجه به نقش جامعه و فرهنگ در آموزهها و تربیتهای افراد مقوله خیانت کمتر به چشم میآمد. بالا رفتن سن ازدواج و نیز ترس از آینده ازدواج، زیربار زندگی مشترک نرفتن و… موجب میشود تا شخص به ایجاد رابطه با دیگران بپردازد و در این میان افرادی که یکبار ازدواج کردهاند نیز درصدد برقراری ارتباط شوند.»
وی با بیان اینکه: «از منظر آسیبشناسی، بررسی تأثیر بازنمایی واقعیات اجتماعی در حوزه رسانه به ویژه در صحنه صدا و سیما و همینطور سینما نیازمند بحثهای مفصلی است.» خاطر نشان کرد: «وضعیت موجود خانوادهها در ایران بشدت در حال تلاطم است. نهاد خانواده، در کنار تمامی نهادهای موجود در جامعه در حال تغییر، تحول و بازخوانی است و نمیتوان ساحتی را پیدا کرد که دستخوش تحول و تغییر نشده باشد. متأسفانه به دلیل تغییر و تحولات عمیقتری که در ساحت خانواده صورت گرفته است کوچکترین مسائل هم تاثیرگذار میشوند اعم از برنامههای صدا و سیما تا فضاهای مجازی و … اما اینکه کدام مسئله تاثیرگذارتر یا آگاهیبخشتر است نیازمند بررسیهای تخصصی است و برای حل این تغییر و تحولات نباید تنها حالت تدافعی داشته باشیم بلکه با نگاه نقادانه به موضوع بپردازیم و بدانیم چگونه میتوان از این دوران تغییر و تحولات همه جانبه، با کمترین آسیب و معضلات گذر کنیم.»
«زمانی که همسر با خیانت زن یا شوهرش روبرو شود، بایستی در ابتدا آرامش خود را حفظ کند و تصمیم گیریهای عجولانه نداشته و واکنش سریعی از خود نشان ندهد. فرد مورد بیمهری بایستی چند روزی را به خود فرصت بدهد و دلایل اتفاقات را بررسی کند و با نگاهی به رفتار و عملکردهایش در زندگی، بفهمد نقطه کور زندگی مشترکشان کجا بوده است.»
دکتر مخبری ضمن تاکید بر این نکته: «متأسفانه بیشتر افراد وقتی با این شرایط مواجه میشوند فوراً حرف از طلاق میزنند. بهترین کار این است بعد از ماجرا، به پزشک روانشناس و یا مشاور مراجعه کنند تا با ایجاد یک بازنگری در رابطهشان، سعی در حل مسئله نمایند و بیاندیشند که اگر جدا شوند آیا شرایط بهتر میشود یا بدتر.» افزود: «به فرض مثال اگر دلیل خیانت سردی روابط نسبت به هم باشند میتوان با کمک مشاور، رابطه را بهبود بخشید. مشاور به فرد مورد بیمهری این امکان را میدهد تا به این مسئله از نگاه واقع بینانهتر بنگرد. احتمال ترمیم وجود دارد، هر چند که زمانبر است. و اغلب ممکن است این دسته از افراد دچار اختلالات افسردگی و اضطراب شوند که نیاز به دارودرمانی است. و امیدواری به زندگی باید به فرد مورد بیمهری تزریق شود.»
«در جامعه ما با توجه نگاه فاقد علمی در سیاست گذاریها، آسیبشناسی دقیقی انجام نمیشود. تا بر مبنای آن راهکارهایی ارائه شود و تنها در پارهای موارد روشهای ضربتی موقتی اعمال میشود که نمیتواند بازخورد چشمگیر و موفقی در کاهش خیانتها داشته باشد. و متأسفانه آینده خیانت در جامعه رو به فزونی است و احتمالاً آینده درخشانی را ما در زمینه ازدواج نخواهیم داشت.»
«زن و مرد در ابتدا باید خیلی در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس یک بعد مانند زیبایی، پول، تحصیلات و… ازدواج نکنند. چرا که با گذشت زمان این ابعاد در نظر زوجین عادی میشود. پس رعایت یکسری اصول در انتخاب شریک زندگیشان حتما باید در نظر گرفته شود. ازدواج مثل خواندن نماز است که وقتی قامت بستی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی و فقط باید مسیر زندگیات را طی کنی.»
«زندگی مشترک نیاز به توجه و تقویت دارد و آن ارزشی که میتواند مانع خیانت شود، وفاداری است. مرد یا زن درست در زمانی که به دنبال محبت میگردند، کسی سر راه سبز میشود و درست از همان نقطه ضعف، خیانت شکل میگیرد. اولین کسانی که متوجه انحراف و خیانت زوج میشوند، زن و شوهر هستند. درجه ایمان و باورهای عقیدتی تربیتی به عنوان اولین واکسن ضدخیانت است. به طوری که اگر این باورها در فرد کمرنگ شود، میزان تسلطش بر زندگی و کنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف میشود. اگر زن حس تعهد به خانواده را در خود تقویت کند و مرد هم به زن و بچههایش عشق بورزد به واسطه تقویت روابط عاطفی، احتمال خیانت کاهش میابد.
:: برچسبها:
من ,
گل ,
عکس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0