در این باره باید به چند نکته توجه کرد:
۱- موضع اسلام نسبت به آیین و سنن، موضع صفر یا صد نیست که یا چشم بسته هر سنتی پذیرفته شود یا آنکه تمام سنت های غیر برخواسته از فرهنگ اسلامی، نفی شود. بلکه باید در هر سنتی تامل کرد و وجوه مثبت یا منفی آن را با عقل واکاوی کرد تا اگر ارزشمند بود آن را پاس داشت و اگر زیان بار بود، با آن مخالفت کرد. نظیر آنچه ما درباره نوروز معتقدیم. که به دلیل عناصری نظیر صله رحم، نظافت و ... در اسلام، نه تنها نوروز نفی نمی شود. بلکه با آدابی چون غسل، ذکر و دعا و ... پذیرفته و بلکه ارتقاء نیز می یابد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: آداب پسنديده اى را كه بزرگان اين امّت به آن عمل كردند، و ملّت اسلام با آن پيوند خورده، و رعيّت با آن اصلاح شدند، بر هم مزن (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
۲- باید فرق تعامل فرهنگی با تهاجم فرهنگی را مد نظر قرار داد که آیا در مقابل رسوم وارداتی فقط وجوه مثبت آن وارد زندگی ما می شود، یا بیش از آنکه انتخاب ما در وجوه مثبت عملی شود، وجوه منفی بسیاری با آن رسوم وارد زندگی مان می شود! از این رو نباید با شعار عشق ورزی، غافل شد و عناصر و اجزای فراوان توام با این مناسبت را ندید. که اگر عشق ورزی، در باطنش به هوسرانی تبدیل شده و اگر عشق ورزی در مجرای صحیحش قرار نگرفته و ... دیگر با یک پدیده مثبت مواجه نیستیم. بلکه امر شنیعی را در زر ورق دیده و فریب ظاهرش را خورده ایم.
۳- استقلال فرهنگی در مقابل دشمن امری معقول و خردورزانه است. عاقلانی که سابقه استعمار گری غربی ها را می بینند ، می دانند که غرب برای استعمار و سلطه بدون زحمت بر دیگران ، با بسط مؤلفه های فرهنگی خود نظیر زبان ، سبک زندگی و ... راه چپاول را باز می کند. طبیعی است در چنین میدان مواجهه ای نباید مثل کبک سر را در برف کرده و همه چیز را گل و بلبل دید و در همه چیز با ساده اندیشی و خوشبینی فقط نظاره گر بود .
۴- با توجه به موارد ذکر شده و حقایق غیر قابل کتمان این مناسبت و توجه به چند قاعده دینی، تکلیف را روشن می کند:
الف) ممنوع بودن کمک به رشد باطل :
« وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَاب ؛ و در راه نیکو کاری و پرهیزگاری با همدیگر همکاری کنید و (هرگز) در راه گناه و تجاوز همکاری نکنید، و از خدا بترسید، بی گمان خداوند سخت کیفر است.» (۱)
ب) لزوم از بین بردن زمینه فساد آن گونه که حضرت موسی (ع) نسبت به گوساله سامری کرد :
« وَانْظُرْ إِلَىٰ إِلَٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا ؛ اکنون به معبودت بنگر که پیوسته عبادتش می کردی (و آن را رها نمی کردی) آن را خواهیم سوزاند، سپس (خاکستر و ذرات) آن را در دریا پراکنده می سازیم.» (۲)
بر این اساس، اگرکسانی به دنبال فرهنگ عشق ورزی و ابراز محبت در جامعه هستند ،می بایست به گونه ای آن را برنامه ریزی کنند که کم ترین آسیب فرهنگی و اجتماعی را در پی داشته باشد . وقتی در ظرفیت های فرهنگی خودمان مناسبت های متعدد مذهبی، نظیر سالگرد ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا ( سلام الله علیهما) و نیز مناسبت های ایرانی نظیر جشن اسفندگان(سپندارمذگان) و جشن بهار را برای ابراز عشق و محبت به یکدیگر داریم(۳)، چه نیازی به اجرای رسومی داریم که با باورهای ما فاصله زیادی دارند؟!
پی نوشت ها :
۱-سوره مائده ، آیه ۲ .
۲-سوره طه، آیه ۹۷ .
۳-ابوريحان بيروني در کتاب آثارالباقيه که در سال ۳۹۱ هجري تأليف کرده است، آنجا که درباره ي جشن هاي ايراني سخن مي گويد، از جشني نام مي برد که در روز اسفندارمذ ، يعني در پنجم اسفند برگزار مي شد.در ايران کهن، يک جشن بهاري زنان بوده که در آن روز زنان از آزادي بيشتري برخوردار بودند و بويژه دختران «دم بخت» به همسرگزيني تشويق مي شدند و از اين رو اين جشن را «مردگيران» مي ناميدند. سپس تر با نفوذ بيشتر مذهب اين جشن نخست تغيير ماهيت داده و جشن زنان شوهردار شده و اين دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس يکسال پارسايي و خانه داري و شوهردوستي هديه مي گرفتند،روز اين جشن پنجم اسفند بود.