اگر دوستی از شما سوال زیر را بپرسد ، چه جوابی به او می دهید؟
سلام من مریم هستم چند وقتیه که دچار یک احساس عجیب شدم! من عاشق همسرم نیستم ولی صادقانه دوستش دارم و به او احترام میزارم و فکر میکردم این از عشق هم برتره. مرد مجرد دیگه ای تونسته بعد از 7 سال ازدواج فکر منو مشغول کنه! خودمم باورم نمیشه دارم اینو میگم ولی حقیقت داره. من آدم نسبتا مذهبی هستم به هیچ عنوان ماهواره نمیبینم و خانواده ی مقیدی دارم اون آقا هم همینطوره! من یه دختر سه ساله دارم. اول فکر میکردم حس مثبت من نسبت به ایشون به خاطر اینه که من برادر ندارم! اما نباید خودمو گول بزنم قضیه عمیقتر از این حرفاست.
این آقا صدای خاصی دارن و از عطر خوبی استفاده میکنن.در حالی که همسرم حتی نسبت به بهداشت شخصیش کاهله چه برسه به مسواک و عطر و ...!
به هر حال به خودم حق نمیدم اصلا از حس خودم در عجبم! من چند بار از همسرم خواستم به خاطر من بیشتر به خودش اهمیت بده اما با اینکه به شدت حواسم هست که چی میگم ولی در بهترین شرایط ایشون یکی دوبار از دئودورانت استفاده میکنن! راستش به دوستشون دارم وابسته می شم.ارتباطم با اون آقا در حد پیامک و مشغول شدن ذهنه اما می ترسم بیشتر بشه.ایشون از دوستان و همکار همسر هستن و فقط وقتی به من پیامک میدن که من اول پیام بدم و چون حساسیت همسرم رو راجع به من دیده همیشه حواسش هست که پیش همسرم حرفی نزنه یا کاری نکنه که به ضرر من بشه. من در پیشگاه خدا احساس گناه نمی کنم چون خود از دلم خبر داره اما برای رابطه ام با همسرم به شدت نگرانم.
کمکم کنین چه کنم ؟ خواهش می کنم شما کمکم کنین ؟
*********************
پاسخ
خوب به دلیل این که قسمت نظرات این وبلاگ ندارد و گفتگو و چت با هیچ شخصی انجام نخواهم داد به صورت مستقیم به بیان پاسخ و ارائه نکات متعدد خواهم پرداخت :
چه تعریفی برای عشق دارید و تفاوت آن رو با دوست داشتن به چه میدانید ؟
تعریف شما از آدم مذهبی چیه ؟ و چه انسانی رو مذهبی میدونید؟
آیا تعاریف و پاسخ های شما به دو سوال بالا با تعریف اجتماع و پاسخ ان به دو سوال بالا یکیست ؟ دلیل این تفاوت یا تشابه رو در چه میدونید و به تعاریف خودتان پایبند تر هستید یا تعاریف اجتماع ؟
جایگاه عرف اجتماعی در افکار شما کجاست ؟
اصلن معتقد به عرف اجتماعی هستید ؟
انسان برای خیلی از افراد در زندگیش احترام قائل است و تعاریف مختلفی در کنار صفحه بندهایش از اشخاص در ذهنش هر فرد دارد ،
من برای او احترام قائل هستم چون محترم است ، انسان است ، آدم خوبی است ، دست به خیر دارد ، با ادب است ، خوش برخورد است و .......
این تعاریف را امکان دارد روزانه برای ده ها نفر در زندگیمان بکار ببریم حالا سوال :
جایگاه این افراد و نقششان در زندگی ما چقدر است ؟
چه حدی برایشان قائل هستیم ؟
گاهی اوقات نه تنها به جایگاه و نقششان در زندگیمان توجه نمی کنیم بلکه حدی هم برایشان قائل نیستیم در حالت خوش بینانه اگر هستیم هم مرزبندی هایمان اشتباه است که دچار مشکلات متعدد در زندگی می شویم .
ما گاهی اوقات فراموش میکنیم که مسلمان هستیم و رعایت اخلاق اسلامی از نشانه های ایمان هر فرد است و تمام افراد جامعه ما محترم هستند و هریک نقش اجتماعی خود را در زندگی کل افراد یک جامعه دارند و هنگامی که توازن میان اخلاق اسلامی و جایگاه اجتماعی افراد به واسطه خود ما یا اشخاص برهم میخورد انحطاط و لغزش ها صورت میگیرد .
در قسمت اول باید گفت که استفاده از عطر و ادکلن برای هر زن و مردی شرایطی داره که به مسائل احکام نمی خواهیم در اینجا بپردازیم و ارتباط میان شما و اون شخص رو هم از لحاظ شرعی مورد نکوهش قرار بدیم اما اخلاق !!!
بدونید که مرد وقتی احساس تعلق خاطر داره و به نوعی زندگی مشترک میرسه توجهش به خودش کم و به همسر و فرزندانش بیشتر میشه و این ذات مرد است . هر مردی حاضر است بدترین پوشش و خوراک رو خودش داشته باشه اما همسر و فرزندانش در آرامش و آسایش و رفاه باشن و البته هستند استثنا در بعد اجتماعی اما تعبیر به کل در مسئله ای اشتباه است .
در هنگام تجرد مرد هم وقتی باز تعلق خاطر در مرد وجود داشته باشه همین مسئله به خوبی در او نمایان است .
به یک دلیل : عدم جلب توجه دیگران به خودش
مرد به خوبی آگاه است وقتی که پوشش و آرایش زن موجب جلب توجه او می شود پس پوشش و آرایش او هم میتوااند موجب جلب توجه زن شود و مرد وقتی پایبند به خانواده اش باشد لزومی به این مطلب نمی بیند . ضمن آن که ساده زیستی جزئی از اخلاق و احکام اسلامی است .
بدانید که رعایت بهداشت ربطی به ظاهر و ادکلن زدن و آرایش کردن افراد ندارد
النظافت من الایمان
نظافت جزئی از ایمان است
او به خودش نمیرسد ! آراسته نیست ! و .... باید دید تعریف شما از این مسائل چیست ضمن آنکه چرا خواسته ها و تمایلات خود را با همسرتان بیان نمیکنید تا پاسخ مناسب بشنوید .
من خودم به عنوان یک مرد هرگز دوست ندارم جلب توجه کنم زیرا معتقدم جلب توجه من صرفن باید برای خانواده و همسرم باشد نه برای دیگران همانطور که از همسرم انتظار دارم که اینگونه رفتار کند !
امام حسن مجتبی علیه السلام :
آن چه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و آن چه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند .
اما اصلاح موی سر و مرتب سازی خط و اندازه ریش و سبیل در زمان لزوم در کنار سادگی پوشش نکته ای است بسیار عادی برای همه مردان جامعه و عرف اجتماع هم بر همین اساس است .
اما حرف های دیگران ....
حرف های دیگران هرجایی در زندگی انسان مهم نیست یعنی در واقع در حدود 80 درصد حرف های مردم در خصوص زندگی ما مهم نیستند زیرا هر کس سرش در زندگی خودش است و باید خودش فردای قیامت پاسخگوی اعمال گفتار و کردارش باشد نه دیگران !!!
و اتفاقا همین حرف های دیگران در بیشتر اوقات نابودکننده زندگی ماست
به او توجه نکن بگذار اون بیاد دنبالت باهاش قهر کن باهاش حرف نزن بهش بی توجهی کن نگذار بفهمه دوستش داری یه طوری رفتار کن که انگار اون عاشق و دلباختته نه تو که اگه بفهمه اذیتت میکنه اون اگه از دلت بفهمه سوء استفاده میکنه جوابشو محکم بده تو روش وایستا اگه کوتاه بیایی پررو میشه خواستی طلاقت رو بگیر تهدیدش کن به طلاق مهرت رو بذار اجرا میترسه پول نداره بده و ....
قیافه نداشت من که ازش خوشم نیومد از همون اول که دیدمش نمیفهمم تو چطور ازش خوشت اومده / باهاش ازدواج کردی / می خوای باهاش ازدواج کنی و ....
این ها حرف هایی است که اغلب دختران و زن ها در خلوت دخترانه و یا زنانه میان هم رد و بدل میکنن
اما حرف های مردانه :
خاک برسر زن ذلیلت کنن نری دنبالش پرور میشه میزدی تو دهنش بیخود کرده ولش کن برو دنبال زندگی خودت همون طور که اون رفته کجای کاری سنگ بندازی میخوره تو سر دختر توی خیابون حیف تو که توی این خونواده افتادی / میخوای بیفتی و ...
گوش دادن به این حرف ها = نابود کردن زندگی
زندگی خودتان را داشته باشید و اجازه دخالت به دیگران در امورات زندگیتان ندهید
گاهی اوقات برخی افراد به عنوان دوست و ... حرف هایی میزنند تحت عنوان مشاوره که آخرش ختم به این جمله است عموما :
من که حالا گفتم بهت خود میدونی فردا روز گله نکنی که چرا فلانی بهم نگفتی !!!
این کلمات تمام میان دو فردی که بنیان یک زندگی مشترک را بنا نهاده یا می خواهند بنا بگذارند نابود میکند و افراد دلسرد شده به دنبال جایگزین ها برای رفع این کمبود ها و نقصان هایی که در زندگی خودشان پدیدار می بینند خواهند گشت و در صورت عدم تامین آن به مشاجره ها و ... دست میزنند تا عقده های درونی شکل گرفته را تخلیه کنند.
اما ارتباط با نامحرم
ارتباط شما و آن آقا از روی آگاهی کامل است به نحوی که خودتان دارید اشاره میکنید که او هم نحوه رفتارش در حضور همسرتان و نبودش یکسان نیست با شما و این به معنای خیانت شما به همسرتان است . جالب آن است که میگید او کاری نمیکند که به ضرر من بشه و این رو دلیل تناقض رفتاری فرد در حضور و عدم حضور همسرت میدانی .
مرد غیرت دارد
شما دوست داری همسرت در بودن یا نبودن شما به زن یا دختری غیر شما محبت کند ؟
عشق بورزد ؟
بگوید کسی جز شما را دوست دارد ؟
توجه کند؟
اگر ببینید زنی جز شما به او محبت میکند اورا میفهمد درکش میکند برایش ارزش و احترام قائل است و .... چه حسی نسبت به ان زن پیدا میکنید ؟
همسرتان را که پاسخ مثبت و واکنش مثبت به این توجه ها و مهر و محبت ها دارد چطور شخصی می بینید ؟
خیانت به همسر و زندگی مشترک
فقط برقرار نکردن ارتباط جنسی با مرد یا پسر یا زن و دختری دیگر نیست
خیانت به همسر عشق ورزیدن محبت کردن درددل کردن حرف زدن ارتباط داشتن دوست داشتن و ... بودن با هرکسی جز اوست به هر دلیلی که می خواهید خواسته های نفسانیتان را توجیه کنید بازهم خیانت کارید.
*************************
تنها راه حل منطقی برای شما قطع هر نوع ارتباط با آن پسر و حرف زدن و بیان
تمامی مسائل به همسرتان است
*****************************************
شما خود را بد منجلابی درگیر کرده اید باید مراقب باشید تا غرق نشوید
زیرا اگر آن شخص همان حرف های شما را به همسرتان به هر دلیلی هر زمانی بیان
کندزندگی مشترک شما به شدت آسیب خواهد دید و شما به خاطر هوای نفستان
همسر و فرزندتان را به راحتی قربانی کرده اید
از بیان صادقانه مطالب برای او هرگز نهراسید
بدانید بالاترین لذت برای هر مردی حس نعلق خاطر و ابراز محبت همسرش به اوست بدانید والاترین باارزش ترین ..... بهترین بی همتا ترین لذت برای هر مردی آن است که به درون دنیای همسرش راه پیدا کند و صندوقچه اسرار و محرم راز همسرش باشد وقتی این صداقت و اطمینان و اعتماد را شما به او بکنید و این هدیه را به او بدهید مطمئن باشید خودتان بیشتر از او از زندگیتان لذت خواهید برد زیرا تمام عواطف و احساس مرد خود را دریافت خواهید کرد و این همان چیزی است که هر شخصی دوست دارد در زندگیش داشته باشد.